یک روز یک مراجعه

سلاممم من نگینم منشی یک دندون پزشکی شلوغ که روزانه با بچه ۴ ساله تا پیرمرد ۶۰ ساله سرکار دارم
بعضی اوقات مراجعین خیلی خوش برخورد و خوش رو و گاهی اوقاتم بشدت بداخلاق و اخمو وارد میشن اما مهم اینه که بعد از تموم شدن کارشون همشون به شدت راضی و خوش حال خارج میشن.
از مزایای شغلی که با تعداد زیادی ادم سرو کار داری اینه که داستان های شاد و غمگین متفاوتی رو میشنوی که تا چند روز ذهنتو درگیر میکنه و از بدی های این شغل هم همینه که انقدر با ادم های زیادی برخورد میکنی که بعضی روز ها فقط می خوای فرار کنی تا کسیو نبینی
اما داستان امروز خیلی متفاوته پیرزن ۵۶ ساله ای که تنها و با کلی استرس مراجعه کرده بود به کلینیک نمیدونم ترس و استرسش از چی بود اما میدونم که هر ترس و استرس و ناراحتی با همراهی شخصی میتونه به راحتی از بین بره و جاشو به اعتماد و اطمینان خاطر بده
فقط کمی صحبت و دلگرمی نیاز بود تا صدای خنده های قشنگش کل کلینیکو برداره همه ی ما ادما با هر سنی و هر موقعیتی نیاز داریم که شخصی کنارمون باشه و مراقبمون باشه پس بیشتر مراقب همدیگه باشیم